یه روز بی حادثه
به قول خاله شیرین مهربون گل بی خار من سلام هانیای مهربون و خنده روی مامان برای تو می نویسم که معنی و مفهوم قشنگ زندگی منی. دیروز که سه شنبه بود کلاً روزی بود که خیلی عادی گذشت. اتفاق خاصی نیفتاد. فقط بعدازظهر رفتیم پیش دکترت و خدا رو شکر روند رشدت خیلی خوب بود و دکتر راضی بود. ماشاالله شده بودی 6 کیلو و 300 گرم. معلومه دیگه هر کسی هم جای تو بود و از صبح تا شب سینه مادرش رو خالی می کرد کیلو کیلو وزن اضافه می کرد. (نوش جونت عزیز دل مادر). بعد از اون هم با باباجون و مادرجون رفتیم واسشون گوشی تلفن خریدیم و برگشتیم خونه. امروز دلم خیلی بی طاقته. هنوز نتونستم از حس و حال مسافرت تهران بیام بیرون. دلم خیلی واسه خاله شیرین و دایی فرشید و عمو مح...
نویسنده :
آرزو
16:57